صفحات

۹/۱۴/۱۳۸۹

یه معذرت خواهی بدهکارم

سلام به دوستان عزیز تر از جان


به قول اون آقاهه دوستان جان

مدتی هست که کمرنگ شدم نه فقط تو زمینه وبلاگ گردانی که همچی زیر بنایی ریختم به هم

میترسم بنویسم !همه انگشت به دهان بمونن اینا همه عقده ست یازلزله هشت ریشتری که قرار بود تو تهران بیاد.

سرتون رو درد نیارم نوشتن رو دوست دارم پس باز هم مینویسم.این یه قسمت از پازل منه.
 
متن : خودم
پ ن :
به علت غیبتی که داشتم پوزش می طلبم

۱ نظر:

افسانه گفت...

سلام
اشکال نداره که کمرنگ شدی ولی همه چیز درست میشه!منم در شرایط سختی هستم و دوست دارم هی بشنوم که همه چیز درست میشه یه کم به زمان نیاز داره