صفحات

۷/۱۰/۱۳۸۹

داشتم فکر میکردم اگه قرار بود من خودم نباشم بجاش یه بیماری باشم که میفتم به جون آدمها! میتونستم چه بیماری باشم؟
و به این نتیجه رسیدم که من نمیتونم مهللک باشم.نمیتونم مزمن باشم و نمیتونم دردناک باشم.
من یه آنژین ساده هستم. شما چطور؟
متن:خودم
پ. ن:
1-به عقیده من آدمها در سنین مختلف کاملا چیزی متفاوت با گذشته هستند مثلا من یک بیضی سرخ ابی جیغ بودم و بعد از گذشت 8 سال یک زوزنقه خاکستری هستم.
2-سیر از برون گرایی به درون گرایی.ولی من بر عکسش رو بیشتر دوست دارم.

۶ نظر:

تانیا گفت...

از اونجایی که برای پست قبلیت کلی تراوشات کردمو نظر گذاشتم ولی تو فقط 1 شونو گذاشتی تا اطلاع ثانوی نظری ندارم...!!!

ناشناس گفت...

خیلی خلاقانه بود!
منم فکر کنم قبلا یه خط بسته ی بی شکل بودم و الان یه ستاره ی درخشانD:

چرا پستت عنوان نداره؟!

O2 گفت...

من قانقاریا میشدم پدر صاحب بچه رو در میاوردم

وروجک گفت...

من تومور مغزیماگه بچه خوب باشی قول میدم نیام تو مخت...

مهندس پنگول جونی گفت...

حاجی به خدا من چیزی نیستم.
من اصلا عددی نیستم
ما رو بی خیال شو

لولو گفت...

ba ba to dige akhareshi
سرطان مغز